ضربان قلب خاموش
""
منشی بلفنی

به سایت ما خوش آمدید!

امیدوارم لحظات خوبی داشته باشین

متفاوت ترین سایت عاشقانه ایران

  •  http://bo3e.com/wp-content/uploads/romantic-flowers.jpg
  •  http://bo3e.com/wp-content/uploads/be-sooye-to-miayam.jpg
  •  http://bo3e.com/wp-content/uploads/Girl-Boy.jpg
  •  http://bo3e.com/wp-content/uploads/Beautune.jpg
  •  http://bo3e.com/wp-content/uploads/bargard.jpg
  •  http://bo3e.com/wp-content/uploads/eshgh-vagheyi.jpg


تبلیغات


امکانات





ابزار زیبا سازی

شبنم
یک شنبه 12 مرداد 1393برچسب:پیرمرد عاشق,

 

پیرمرد عاشق به زنش گفت: بیا یادی از گذشته های دور کنیم. من
 

 

میرم تو کافه منتظرت و تو بیا سر قرار بشینیم حرفای عاشقونه بزنیم.


به جذابترین گروه اینترنتی ملحق شوید

پیرزن قبول کرد.

 

فردا پیرمرد به کافه رفت. دو ساعت از قرار گذشت، ولی پیرزن نیومد.

وقتی برگشت خونه، دید پیرزن تو اتاق نشسته و گریه میکنه.

 

ازش پرسید: چرا گریه میکنی؟

 

پیرزن اشکاشو پاک کرد و گفت:

 

بابام نذاشت بیام!!!


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



صفحات: